دانلود و خرید کتاب دختری که ماه را نوشید :: حکیم

حکیم

فروش انواع محصولات دیجیتالی

فروش انوع محصولات دیجیتالی وفایلی

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

کتاب الفبای موفقیت اثر باب پراکتور

رمان اِما اثر جین آستین

کتاب انگشت اتهام اثر آگاتا کریستی

دانلود و معرفی کتاب دیوان شمس تبریزی اثر مولاتا جلال الدین محمد بلخی

دانلود و معرفی کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو

دانلود و خرید کتاب قدرت مثبت اندیشی اثر نورمن وینست پیل

کتاب سفر روح اثر مایکل نیوتن

دانلود و خرید کتاب شکست عادت های کهنه

معرفی کتاب نظریه انتخاب

دانلود و معرفی کتاب نظریه انتخاب

کتاب فروش موفق اثر برایان تریسی

دانلود و خرید کتاب فروش موفق اثر برایان تریسی

خرید کتاب فروش موفق اثر برایان تریسی

کتاب 17 قانون موفقیت

معرفی و دانلود کتاب 17 قانون موفقیت

دانلود کتاب 17 قانون موفقیت

کتاب و کسی نماند جز ما

دانلود و خرید کتاب و کسی نماند جز ما

خرید کتاب و کسی نماند جز ما

کتاب پس از تو اثر جوجومویز

معرفی کتاب پس از تو اثر جوجومویز

دانلود و معرفی کتاب پس از تو اثر جوجومویز

کتاب باز هم من از جوجو مویز

دانلود و خرید کتاب باز هم من از جوجو مویز

خرید کتاب باز هم من از جوجو مویز

کتاب مرداب روح

معرفی و دانلود کتاب مرداب روح

دانلود کتاب مرداب روح

کتاب موزه بی گناهی

دانلود و خرید کتاب موزه بی گناهی

دانلود و خرید کتاب دختری که ماه را نوشید

پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۲۸ ق.ظ

                             (دانلود)67000هزارتومان

معرفی کتاب دختری که ماه را نوشید!
جادوگر مهربانی اشتباهی به جای نور ستاره به یکی از نوزادانی که نگهداری می‌کند نور ماه می‌خوراند و این نوزاد دارای قدرت جادویی می‌شود. کتاب دختری که ماه را نوشید! نوشته‌ی کلی بارن هیل که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز است به زندگی این دختر جادویی و عجیب می‌پردازد.

معرفی کتاب دختری که ماه را نوشید:

هر ساله مردم شهر برای حفاظت خود از گزند جادوگری که در دل جنگل زندگی می‌کند، نوزادی را به عنوان قربانی در جنگل رها می‌کنند. مردم امیدوارند این نوزادان باعث شوند تا جادوگر پیر که زان نام دارد به آن‌ها آسیبی نرساند، اما این افراد سخت در اشتباهند؛ چرا که زان برخلاف تصور آن‌ها قلبی مهربان دارند و نوزادانی را که مردم در جنگل رها می‌کنند نجات می‌دهد و برای مدتی از آن‌ها نگه‌داری می‌نماید. او برای سیر کردن نوزادان از نور ستاره استفاده می‌کند و پس از مدتی آن‌ها را به خانواده‌های خوش قلبی که در آن سوی جنگل هستند می‌سپارد.

شخصیت اصلی کتابِ دختری که ماه را نوشید! (The Girl who drank the moon) نیز یکی از همین نوزادان است؛ دختری به نام لونا که سرنوشتی متفاوت نسبت به دیگران دارد. جادوگر پیر اشتباهی به جای نور ستاره به او نور ماه می‌دهد و از آن‌جایی که نور ماه قدرت جادویی بسیار زیادی دارد، لونا به قدرت خارق‌العاده‌ای دست پیدا می‌کند. زان که نگران قدرت این کودک است و می‌ترسد به خود و دیگران آسیب برساند تصمیم می‌گیرد او را مانند دختر خود بزرگ کند تا از او محافظت نماید. هر چه لونا بیشتر رشد پیدا می‌کند، جادوی او نیز قدرتمندتر می‌شود. البته زندگی زان و لونا به همین شکل نمی‌ماند. این دختر نوجوان متوجه می‌شود که در آینده‌ای نزدیک ناچار است برای محافظت از خود و عزیزانش از این نیروی خارق‌العاده استفاده کند.

کلی بارن هیل (Kelly Barnhill) این رمان مسحورکننده را در سال 2016 منتشر کرد و به واسطه‌ی آن شهرت و افتخارات بسیاری را به دست آورد.

افتخارات کتاب دختری که ماه را نوشید:

- جزو لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
- برنده‌ی جایزه‌ی نیوبری سال 2017
- بهترین کتاب نوجوان هفته‌نامه سرگرمی در ​​سال 2016
- بهترین کتاب سال 2016 کتابخانه عمومی نیویورک
- بهترین کتاب سال 2016 کتابخانه عمومی شیکاگو
- یکی از 20 کتاب برتر آمازون در سال 2016
- بهترین کتاب هفته‌نامه پابلیشرز ویکلی در سال 2016

نکوداشت‌های کتاب دختری که ماه را نوشید:

- رمان شگفت‌انگیز کلی بارن هیل. (New York Times Book Review)
- یک داستان فانتزی مسحورکننده. (Publishers Weekly)
- انتخابی مطمئن برای هر کسی که از داستانی حقیقتا خارق‌العاده لذت می‌برد. (Booklist)

کلی بارن هیل را بیشتر بشناسیم:

او با نام کامل کلی ریگن بارنهیل (Kelly Regan Barnhill) نویسنده‌ای آمریکایی است که در سال 1973 به دنیا آمد. او را بیشتر به خاطر آثار فانتزی‌ای می‌شناسند که برای نوجوانان می‌نویسد و از میان سایر آثار او می‌توان به مواردی مانند پسر زن جادوگر، داستان خیلی واقعی جک و ... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب دختری که ماه را نوشید می‌خوانیم:

وقتی لونا پنج سالش شد، جادویش هم پنج‌برابر شده بود. ولی همه‌ی جادو درونش باقی مانده بود و با پوست و گوشت و خونش آمیخته بود. توی تک‌تک سلول‌هایش بود. کاملاً ساکن، پر از آمادگی و بدون هیچ فشاری.

گلرک غرغرکنان گفت: «نمی‌شه این‌جوری پیش بره. هر چقدر بیشتر جادو جمع کنه، ممکنه جادوی بیشتری فوران کنه.» برای بچه شکلک درآورد و او را به قهقهه انداخت. «به حرفم می‌رسی.» سعی کرد جدی به نظر برسد.

زان گفت: «تو که نمی‌دونی. شاید هیچ جادویی بیرون نیاد. شاید هیچی برامون سخت نشه.»

جدا از وظیفه‌ی سختی که در قبال بچه‌های رهاشده داشت، از چیزهای سخت متنفر بود و چیزهایی که غم‌انگیز بودند و چیزهای چندش‌آور. اگر می‌توانست، ترجیح می‌داد به آن‌ها فکر نکند. کنار دختر می‌نشست و با هم حباب درست می‌کردند و با جادو هرکدام‌شان را به رنگی درمی‌آوردند. دختربچه دنبال حباب‌ها می‌دوید، با دست می‌گرفتشان و روی غنچه‌ی گل‌ها، پروانه‌ها و برگ‌های درختان می‌گذاشت. حتی گاهی داخل یک حباب می‌رفت و روی چمن‌ها غلت می‌خورد.

زان گفت: «این‌همه زیبایی وجود داره. چطور می‌تونی به چیز دیگه‌ای فکر کنی؟»

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۱/۰۵
عرفان طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی