معرفی شرکت جنرال موتورز
جمعه, ۲۹ دی ۱۴۰۲، ۰۸:۴۲ ق.ظ
صنعت خودروسازی که هماکنون شاهد آن هستیم، با آنچه در ابتدای قرن بیستم در حال شکلگیری بود، بسیار تفاوت دارد. آغاز صنعت خودروسازی مدرنی که امروزه میشناسیم، با حضور تعداد اندکی از برندهای اولیه آمریکایی و اروپایی همراه بود. نه خبری از تویوتا بود، نه هیوندای و نه لانه زنبور بزرگ چینیها در این حوزه بسیار شلوغ.
شرکت جنرال موتورز به عنوان بزرگترین قطب خودروساز آمریکای شمالی (از دیدگاه حجم و تیراژ فروش)، حتی از برخی دیگر شرکتهای آمریکایی نظیر اولدزمبیل، فورد و بیوئیک نیز جوانتر است. در ادامه با تاریخچه شکلگیری برند پرآوازه جنرال موتورز (General Motors) به عنوان یکی از بزرگترین غولهای تاریخ خودروسازی جهان آشنا خواهید شد.
تاسیس: ۱۹۰۸ میلادی
ویلیام دورانت و آلفرد سلون
داستان تاسیس شرکت خودروسازی جیاِم از شهرت شرکت درشکهسازی دوران-دورت به مالکیت ویلیام دورانت (W.C. Durant) و علاقه بسیار شدید وی به گسترش و پیشرفت این صنعت آغاز شد، اما پیش از تحقق تغییر و بروز اتفاقی در راستای علاقه دورانت، رقیب تجاری او با نام جیمز وایتینگ (J.H. Whiting) که مالک شرکت درشکهسازی فلینت واگن وُرکز (Flint Wagon Works) بود، کمپانی خودروسازی نوپایی به نام بیوئیک (Buick) را در سال ۱۹۰۴ به دورانت فروخت.
اما دورانت در سال ۱۹۰۸ شرکتی تحت عنوان جنرال موتورز (با الهام از نامگذاری جنرال اکتریک) را با همکاری چارز استوارت مات (C.S. Mott / شهردار دو دوره ۵۰ و ۵۵ام فلینت ایالت میشیگان) و فردریک اسمیت (F.L. Smith / از بنیانگذاران اولدزمبیل سابق و مدیر اتحادیه خودروسازان مجوزدار) بنا نهاد که از همان ابتدا به عنوان یک هلدینگ ایفای نقش کرد و اولین زیرمجموعه آن نیز همان برند بیوئیک بود که وایتینگ به دورانت فروخته بود. ایده فعالیت یک شرکت با سیستم هلدینگ در آن زمان بسیار جدید بود و از این رو اقدام ویلیام دورانت انقلابی در شیوه مدیریتی شرکتهای صنعتی به شمار میآمد.
با توجه به موفقیتهای بیشمار و شهرت بسیار زیاد سه بنیانگذار آغازین جنرال موتورز، یعنی دورانت، مات و اسمیت، این سه چهره در زمره مشاهیر صنعتی آمریکای مدرن قرار دارند.
برای حمایت ما بر روی این(لینک)بزنید.

بلندپروازی دورانت
پس از تاسیس موفقیتآمیز جنرال موتورز در ساختار هلدینگ، دورانت فشار بسیاری به هیات مدیره آورد تا این هلدینگ را گسترش دهد. در نتیجه پس از بیوئیک، به سراغ برند مشهور و معتبر اولدز موتور وُرکس (Olds Motor Works / نام پیشین برند اولدزمبیل) و سپس برندهای کادیلاک، المور (Elmore)، وِلک (Welch)، کارترکار، اوکلند (نام پیشین برند پونتیاک)، شرکت رپید موتور و کمپانی ریلاینس (نام پیشین GMC) رفت که همه آنها تا حدود سال ۱۹۱۰ به تملک هلدینگ جنرال موتورز درآمدند.
دورانت حتی برای خرید فورد موتور نیز اقدام کرد، اما برای این کار رقمی معادل دو میلیون دلار کم داشت. فشار وارده از سوی دورانت برای گرفتن وام از بانکهای حامی جنرال موتورز به جایی رسید که ریسک ورشکستگی احتمالی، به رای هیات مدیره برای خروج دورانت از این هلدینگ در سال ۱۹۱۰ منجر شد.
پس از خروج دورانت از جنرال موتورز، او با لوئیس شورولت (L.J. Chevrolet / راننده سوئیسی-آمریکایی مسابقات اتومبیلرانی) برند شورولت را تاسیس کرد، اما این همکاری به دلیل اختلاف میان دوانت و شورولت، با خروج لوئیس شورولت از شرکت در سال ۱۹۱۵ پایان یافت.
در سال ۱۹۱۶ جنرال موتورز با انتقال کامل دفتر اصلی خود از فلینت به دیترویت، برای همیشه در آنجا ساکن شد. سپس، این شرکت با عرضه عمومی سهام در همان سال به یک هلدینگ سهامی عام تغییر ماهیت داد. در سال ۱۹۱۷ برند شورولت در جایگاه قابل قبولی قرار داشت و از سوی جنرال موتورز به تملک در آمد. در عوض ویلیام دورانت نیز بخشی از سهام جنرال موتورز را خریداری کرد که بار دیگر او را در جایگاه هیات تصمیمگیرنده این هلدینگ قرار داد.
سلون به جای دورانت
در سال ۱۹۲۰ دورانت بار دیگر از سوی اعضای هیات مدیره حذف و این بار با آلفرد سلون (A. P. Sloan) جایگزین شد. در این دوران جنرال موتورز با شدت و قدرت تمام در رقابت سنگین و جدی با فورد بود. سلون با مدیریت برجسته و دقیق خود موفق شد تغییرات سالانه و تولید متوالی مدلهای نوین را برنامهریزی کند که نتیجه آن ایجاد بازار برای خودروهای دست دوم و کارکرده بود. او همچنین سیستم قیمتگذاری خودروها بر اساس مدل و سال تولید را بنا نهاد که توسط تمامی خودروسازان امروزی به کار گرفته میشود. بر اساس شیوه و سیاست قیمتگذاری سلون، برندهای شورولت، پونتیاک، اولدزمبیل، بیوئیک و کادیلاک از ارزانترین به گرانترین طبقه بندی میشدند.
به دلیل بدعتگذاریهای بسیار، سلون یکی از مشهورترین و برجستهترین مدیران صنعت خودروسازی جهان و یکی از موثرترین مدیران جنرال موتورز به حساب میآید.
توصیف تغییرات مدیریتی و گسترش و کاهش زیرمجموعه برندهای شرکت جنرال موتورز به راستی نیازمند چندین کتاب مجزا است، اما آنچه تا اینجا بیان شد، مختصری از مهمترین بخشهای تاریخی پیرامون شکلگیری ریشههای جنرال موتورز تا پیش از جنگ جهانی دوم بود.
برای حمایت ما بر روی این(لینک)بزنید.
در سال ۱۹۲۷، یکی از محصولات جنرال موتورز از زیرمجموعه کادیلاک با نام لاسال (LaSalle) با موفقیت چشمگیری در بازار مواجه شد. این موضوع در نگاه سلون به خوبی جلوه کرد و او را بر آن داشت تا بخش «هنر و رنگ» را تاسیس کند و طراح کادیلاک لاسال محبوب و پرفروش را در صدر مدیریت این واحد نوین بگذارد.
بخش هنر و رنگ در حقیقت همان بخش طراحی خودرو در شرکتهای امروزی است، اما مدیر این بخش کسی نبود جز هارلی اِرل (Harley Earl) افسانهای. هارلی ارل اولین شخص در تاریخ خودروسازی جهان بود که به مدیریت بخش طراحی یک خودروسازی بزرگ گماشته میشد.
اما شهرت اصلی او در سه موضوع مهم خلاصه میشود. اول آن که ارل استاندارد سبک طراحی نوینی در خودروسازی را به جهان معرفی کرد. استانداردی اصولی و کاملا حسابشده که حتی امروزه به عنوان اصول ابتدایی طراحی صنعتی حوزه خودرو به علاقهمندان این رشته آموزش داده و در صنعت خودرو نوین قرن بیست و یکم همچنان استفاده میشود.
دوم، ارائه سبک طراحی مفهومی یا کانسپت (Concept) در صنعت خودرو جهان است. خودروهای مفهومی خودروهایی هستند که به منظور ارائه آخرین دستاوردها در زمینه تکنولوژی، طراحی، صنعت و خودنمایی توانمندیهای صنعتی طراحی میشوند و هدف نهایی آنها الزاما ورود به خط تولید نیست. این سبک طراحی بهخصوص در سالهای پس از ۲۰۰۰ بسیار مورد توجه صنعت خودروسازی جهان قرار گرفت و درصد قابل توجهی از خودروهای طراحیشده در هر سال را تشکیل میدهد.
موضوع سوم، طراحی گروهی از زیباترین خودروهای آمریکایی تاریخ، بهویژه در دو زیر برند کادیلاک و بیوئیک است. خودروهایی که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از سوی شخص هاری ارل قلم خوردهاند، از شاهکارهای دوران اوج خودروسازی آمریکا به حساب میآیند.
خوشبختانه ارل شخصیت یکهتازی نبود. او طراح مستعد و برجسته دیگری را به استخدام بخش طراحی جنرال موتورز درآورد و شخصا زیر بال و پر گرفت. این فرد کسی نبود جز بیل میچل (Bill Mitchell). میچل در زمان استخدام تنها ۲۴ سال سن داشت، اما پس از پایان مدیریت هاری ارل در سال ۱۹۵۸، به دلیل استعداد بسیار زیاد در زمینه طراحی و البته شباهت سلیقه به شخص ارل، مستقیما به جایگاه مدیریت طراحی جنرال موتورز منصوب شد.
آثار این دو طراح به اندازهای به یکدیگر نزدیک است که تشخیص طرحهای آنها از یکدیگر بسیار دشوار است. در مجموع دوران طراحی ارل و میچل در کنار یکدیگر به زیباترین عصر طراحی جنرال موتورز و تولید محصولات لوکس، بزرگ و خطوط قوطی کبریتی آمریکایی شهره است.
دفتر مرکزی جنرال موتورز
رنسانس سنتر، دفتر مرکزی جنرال موتورز. دیترویت-میشیگان
دفتر مرکزی جنرال موتورز، یک مجموعه آسمانخراش در مرکز شهر دیترویت در ایالت میشیگان آمریکا است که از هفت برج متصل به یکدیگر در کنار رودخانه دیترویت تشکیل شده و با نام مرکز رنسانس جنرال موتورز (GMRenCen) شناخته میشود. این مجموعه برج اداری-تجاری-تفریحی با نزدیک به ۵۱۶ هزار مترمربع زیربنا بزرگترین مجموعه تجاری جهان به حساب میآید و همچنین شامل مرتفعترین هتل نیمکره غربی است.
ساخت این مجموعه عظیم در سال ۱۹۷۳ میلادی آغاز شد و با هزینه ۳۳۷ میلون دلاری و کار پیوسته ۷۰۰۰ کارگر و در سبک معماری خشن و مدرن در سال ۱۹۷۷ به پایان رسید. دو برج کوچکتر کنار آن با نامهای برج ۵۰۰ و برج ۶۰۰ در سال ۱۹۸۱ به آن افزوده شد. ارتفاع ساختمان اصلی (هتل جنرال موتورز) با احتساب آنتن مخابراتی، ۲۳۰ متر است. ساختمان مرکزی جنرال موتورز تماما با شیشه پوشیده شده و در مجموع ۱۸۶ هزار متر مربع شیشه و ۳۱۰ هزار متر مکعب بتن در ساخت آن به کار رفته است. این مجموعه عظیم همچنین یکی از بزرگترین موزههای خودروی دنیا یعنی موزه جنرال موتورز را با نام نمایشگاه جهانی جنرال موتورز در دل خود دارد.
جنرال موتورز در جهان
جنرال موتورز به عنوان بزرگترین شرکت خودروسازی در قالب هلدینگ، در گذر زمان شرکتهای بسیار زیادی را تحت تملک خود داشت و بسیاری را یا فروخت، یا ادغام کرد و یا بنا به دلایل مختلف متوقف ساخت.
آنچه برای سادهسازی درک عظمت و ابعاد غیرقابل تصور این خودروساز میتوان انجام داد، تقسیم فعالیتهای این شرکت در سراسر جهان در قالب سه قاره مهم آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا و کانادا)، استرالیا و اروپا و البته کشور بزرگ چین است. اگرچه این شرکت در آمریکای لاتین و شرق آسیا نیز فعالیت میکند، اما اهمیت فعالیت آن در چهار مکان ذکرشده به مراتب بیشتر است.
برای حمایت ما بر روی این(لینک)بزنید.
۰۲/۱۰/۲۹