کتاب رویای مادرم آلیس مونرو
سه شنبه, ۵ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۲۳ ب.ظ
معرفی کتاب رویای مادرم ( دانلود)49000هزارتومان
کتاب رویای مادرم نوشتهٔ آلیس مونرو و ترجمهٔ ترانه علیدوستی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. رویای مادرم ۵ داستان کوتاه نوشتهٔ آلیس مونرو برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات ۲۰۱۳ است که ترانه علیدوستی، بازیگر نامآشنا و محبوب سینمای ایران، آن را ترجمه کرده است.
درباره کتاب رویای مادرم
کتاب رویای مادرم که چهارمین کتاب مستقل آلیس مونرو است در دو جشنوارهٔ ادبی ایران شایستهٔ تقدیر شد:
تقدیرشده در نوزدهمین دوره جایزهٔ کتاب فصل ۱۳۹۰
برندهٔ جایزهٔ پنجمین دورهٔ جایزهٔ ادبی پروین اعتصامی ۱۳۹۱
این مجموعه شامل پنج داستان از آلیس مونرو است که از سه مجموعۀ متفاوت از او انتخاب شده است. داستانهای «نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج» و «کوئینی» و «تیر و ستون» از مجموعۀ نفرت، دوستی، خواستگاری، ازدواج انتخاب شدهاند. مجموعهای که در سال ۲۰۰۱ منتشر شده است. رویای مادرم داستانی است از مجموعۀ عشق یک زن خوب که در سال ۱۹۹۸ به چاپ رسیده و داستان «صورت» انتخابی است از مجموعۀ خوشبختی زیادی منتشرشده در سال ۲۰۰۹.
داستان رویای مادرم از زبان نوزادی که هنوز جنین است و در بطن مادر قرار دارد شروع میشود و تا بزرگسالی او ادامه مییابد، شیوۀ روایتِ غیر خطی و شکسته است. زنی در حالی که آبستن است و شوهر خود را از دست داده به درخواست خواهرهای همسر مرحومش به شهر و خانۀ مادری همسرش جرج میرود تا در مراسم بزرگداشت همسرش که در جنگ کشته شده شرکت کند و از آن پس با خانوادۀ همسرش زندگی کند.
داستان «صورت» که با نام «چهره» نیز ترجمه شده بود، داستان پسری است که با صورت ماهگرفته دنیا میآید. پدر اما با این قضیه کنار نمیآید و با اکراه فرزندش را میپذیرد. کودک بزرگتر میشود و چون شاهدی همۀ اتفاقهای اطرافش را بیان میکند. از پدرش میگوید، مردی که در ابتدا بیسواد است و کارخانۀ دستکش دوزی دارد و بعد از ورشکستگی وارد کار بیمه میشود.
اگر از زندگی نویسنده باخبر باشیم پدر داستان را بی شباهت با پدر مونرو نمیبینم. آلیس مونرو از آن دست نویسندگانی است که ردپایی از خودش در داستانهایش به جا میگذارد. در این داستان نیز چون داستان «رویای مادرم» شخصی میمیرد و آن پدر راوی است.
شیوۀ روایت این داستان نیز غیرخطی است. راوی از بدو تولدش و رفتار نا متعارف پدر با خودش میگوید. از گذشتههای دور حرف میزند. از تأثیر نقص جسمش بر رابطۀ پدر و مادرش. از ویژگیهای رفتاری پدر و بالاخره در صفحات ابتدایی داستان از مرگ پدر میگوید. از مادری که زندگیاش را وقف فرزند ناقصش کرده و سپس از بزرگسالیاش و بازیگر شدن و حتی بازنشسته شدنش حرف میزند. این شخصیت نیز بی شباهت به خود مونرو نیست. آدمی نوستالژیک که بعد ازسالها به خانۀ پدری باز میگردد و با دیدن هر قسمت از خانۀ خاطرهای را بیان میکند.
داستان «کوئینی» با اینکه به فاصلۀ چند سال از کتاب خوشبختی زیادی و عشق یک زن خوب نوشته شده است، اما از نظر محتوا و ساختار تغییر محسوسی با دو داستان دیگر ندارد. رابطهها در این داستان نیز تیره و تار است. باز هم در این داستان یکی از کاراکترها میمیرد و با مرگش بر شخصیتهای دیگر تأثیر میگذارد.
با خواندن داستان «تیر و ستون» میتوان مطمئن شد که هرچه از عمر مونرو میگذرد او بدبینتر از پیش به اطرافش مینگرد. اما همچنان دقیق و موشکافانه جزئیات را مد نظر دارد. در داستان کوئینی و همچنین تیر و ستون حضور خانواده پررنگتر از دیگر داستانهای این مجموعه است. در داستان تیر و ستون که شیوۀ روایتش بر خلاف سه داستان قبلی، سوم شخص است، با شخصی آشنا میشویم با نام لایونل. پسری جوان که به تازگی مادر خود را از دست داده و دچار افسردگی شده. در این داستان نیز یکی از کاراکترها به تازگی فوت کرده و با مرگش به نوعی بر دیگر شخصیتهای داستان تأثیر گذاشته است. برندان استاد سابق ریاضی لایونل روزی به طور اتفاقی او را در فروشگاهی میبیند و با خود به خانه میبرد. تا شاید بتواند با این کار بر روحیۀ خسته و افسردۀ لایونل تأثیر بگذارد و بهبودی او را تسریع بخشد.
داستان آخر با نام «نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج» مانند داستانهای قبلی به خانواده نمیپردازد. شاید باز هم پای خانوادهای در میان باشد؛ اما اینبار صحبت از خانوادهای است که دیگر نیست و وجود ندارد، روایت سوم شخص است و از آن شکستگی روایتهای قبلی در این داستان خبری نیست. قضیه از این قرار است که روزی جوهانا به ایستگاه راه آهن میرود تا مقداری اثاث منزل را به شهر دیگری منتقل کند. جوهانا پرستار سابیتا نوۀ دختریِ مک کالی یکی از سرمایهداران شهر است. مک کالی به تازگی دخترش را از دست داده مجبور میشود جوهانا را برای پرستاری از نوهاش سابیتا نزد خود نگه دارد و از طرفی کن بودرو پدر سابیتا که زمانی در استخدام نیروی هوایی بوده اکنون در شهر دیگری است و با مشکلات مالی دست به گریبان است و مدام از مک کالی پول قرض میکند و به شکلی همیشه در حال سرکیسهکردن اوست.
👍